سایه تنها (Turn On Speakers)

. . . کسی نمی آید !

سایه تنها (Turn On Speakers)

. . . کسی نمی آید !

۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰!!!

آخرین حرفم با تو

آسمان ترک خورده

آینه شکسته

و طپش‌های هراسناک

در فاصله میان درد و مرگ

اینست تصویری روشن از دنیای تاریک من

ضجه من همه برای گریز از درد بود

در فاصله تاریکی و سرما

من در دردناکترین شبها

تو را به دعایی نا ممکن طلب کرده بودم

در هیچستانی که نه نور بود و نه گرما

من دستان و اطمینان تو را طلب کرده بودم

من خدا را به تو طلب کرده بودم

اما اینک فواره خونی که از آسمان یقین دلم جاریست

و صدای ناله‌های دعا ....

من ایمانم را از دست داده ام

من دعا را از دست داده ام

من عشق را از دست داده ام

در خلائی که نه نور هست و نه گرما

من خدا را نیز از دست داده ام

وقتی دیگه بهانه‌ای برای ماندن نباشه، ... وقتی دیگه ریشه اعتمادت خشک شد، ... وقتی دیدی هر کسی به نوعی تو رو به بازی گرفت و به ریشت خندید، ... وقتی دیگه نتونی نفس بکشی، ... وقتی قفسه سینه‌ات چنان ناتوان بشه که برای تحمل وزنه ی هر نفس، به جان کندن بیفته، ... وقتی ایمان پیدا کنی که حتی یک نفس برای تو کشیده نمی‌شه، وقتی تنها امیدت رو تو کیسه توکل به خدات بریزی و یکسال با خودت از این مطب به اون مطب به دوش بکشی و بعد یکباره با نظر آخرین پزشک، آخرین پناه، از دستش بدی، ... وقتی بدونی زندگی و آدمهاش چقدر پوچ، خنده‌دار، مشمئزکننده و فناپذیرند، ... وقتی دیگه نخوای زندگی رو، آدمها رو ... هیچکس رو ... وقتی حتی نخوای کسی زیر تابوت بی‌کسی‌ات رو بگیره... اونوقت تصمیم می‌گیری کوچ کنی!

بری به جایی که اگر ماندی، خودت باشی و خودت ... و اگر نماندی، باز خودت باشی و خودت!

به مناسبت تولدم

و بزرگ می‌شویم و شاید هم کمی بزرگتر، هنگامی که زمان به سرعت می‌گذرد و تجربه‌هایمان افزون می‌گردد و اندیشه‌مان نیز وسیع و آزادتر.

و به همان اندازه و گاهی هم کمی بیشتر کوچکتر می‌شویم، آنگاه که دنیای تفکرمان کوچک می‌شود و در عین حال احساس بزرگ بودن می‌کنیم.

وقتی به همه ی جهان بیندیشیم، می‌بینیم دنیای خودساخته‌مان چقدر کوچک است!!

آری وقتی همه را دوست بداریم بزرگ شده‌ایم!

وقتی که یادمان نرود همه چیز این دنیا قراردادی است و پایان پذیر.

حتی خودمان

که یکروز پایان می‌پذیریم.

راستی امروز بیست و ششم دی، روز تولد من است.

باید بروم خودم را با متر اندازه بگیرم تا ببینم چقدر بزرگتر شده‌ام.

و شاید متراژ خانه‌ام را

و قیمتی که بر روی لباسهایم فروشنده زده بود

و یا میز کارم را ...

و شاید بلندی تقدیرم را ...

یا بی‌مهریهای انسانها را ...

نمی‌دانم با کدام یک کمی بزرگتر شده‌ام؟!!

اما...

مهم نیست چقدر بزرگ شدم ... مهم این است که با همه کوچکی‌ام فهمیدم :

نه زندگی، نه عشق، نه آدمهاش، نه دارائیها، نه این آسمون آبی دودزده، نه خاک وطن، نه غربت، نه تنهایی، نه دوست و آشنا، نه حتی تو ... دیگه هیچکدوم، آرامش بخش نیست! دیگه هیچکدوم بهانه‌ای برای ماندن من نیست... نیست!

میرم به جایی دور ... جایی که نه آدمهاش رو بشناسم ... نه عشقشون رو ... نه خاکش رو ... جایی که هیچکس نباشه ... هیچکس ... حتی تو!

راستی ... برای تولدم نیستم و تو باز، آخرین فرصت تبریک و خداحافظی رو از دست دادی!!!

خداحافظت!

نظرات 193 + ارسال نظر
رضا جمعه 31 فروردین 1386 ساعت 10:35 ق.ظ http://island1383.persianblog.com

با سلام و درود فراوان بر شما دوست عزیز و گرامی و درود بر قلم پرتوان تان ضمن آرزوی تندرستی و سعادتمندی شما در تمامی مراحل زندگی ، باستحضار میرساند کلبه درویشی حقیر با مطلبی آموزنده با عنوان ....فاصله میان دو زندگی ؟؟.....بروز شده است خوشحال خواهم شد تشریف بیاورید پس منتظر حضور گرم و قدوم سبز و نظرات ارزنده شما هستم مثل همیشه ...یک قلب پاک از تمام معابد جهان زیباتر است ....در پناه حق باشید ...........................
نا امیدی ره مده در دل مترس از مشکلات ....تا که آسان بر کف آری دامن مطلوب را ......ارزش هر کس بقدر همت و کردار اوست ....قیمتی گردد کبوتر چون برد مکتوب را ............................یا حق .............................

نونوش دوشنبه 3 اردیبهشت 1386 ساعت 12:41 ق.ظ http://www.sampange.blogfa.com

سایه جونم مگه من جوجوت نبودم؟هنوز از دستم ناراحتی؟خوب مگه نمی شه جوجو ها اشتباه کنن؟خیلی دلم برات تنگ شده.کاش می دانستی(گریه)
گوشیت هم که هنوز قطعه.اگه تونستی یه تماس با من بگیرودوست دارم یه عالمه(ماچِ ماچ ماچ.....)

(¯`'·.¸... ونوس ...¸.·'´¯) شنبه 8 اردیبهشت 1386 ساعت 03:36 ب.ظ http://www.venouse.blogfa.com

چرا دلم برایت تنگ نشود ؟ چرا دستهای تو را ستایش نکنم ؟ چرا خوشبو ترین گلهای دنیا را برای تو نچینم ؟ چرا عطر ماه را در شیشه ایی نریزم و به تو تقدیم نکنم ؟
دلم برایت تنگ می شود ٬ نه هرشب ٬ نه هر روز ٬ بلکه هر لحظه . این را عقربه های ساعت نیز می دانند . خطوط دفترم نامت را از بر کرده اند . اگر روزی تو را ننویسم ٬ دل آبی خودکارم برایت تنگ میشود .

هجران سه‌شنبه 18 اردیبهشت 1386 ساعت 09:50 ق.ظ http://www.hicran.blogfa.com

تهران اومدنم فعلا کنسل شده........
خیلی بی تابم
شبا همه اش فکر می کنم:
یعنی سایه چی کارم داره!!!!
نمی شه تو بیای؟!!!!!

داداشی جمعه 21 اردیبهشت 1386 ساعت 06:29 ب.ظ http://dadashii.blogfa.com

salam dosteee aziz
khobiiii
az inkeeee dir beheton sar zadam mazerat
upeee gashangiii bod
movafag bashiiii
ageeee vagt kardii ye sar ham bee webee man bezan
byeeee[گل][بوسه]

عطا بچه ی غم شنبه 22 اردیبهشت 1386 ساعت 08:04 ب.ظ

سلام
انگار قرار نیست دیگه آپ کنی
آخه چرا..؟؟؟؟؟؟؟

هجران دوشنبه 24 اردیبهشت 1386 ساعت 10:38 ق.ظ http://www.hicra.blogsky.com

ای کپی پیست " هجران " به دوستاشه
با آدرس جدید می نویسم
" لعنت مجدد به فیلترینگ "

سایه سه‌شنبه 25 اردیبهشت 1386 ساعت 09:32 ق.ظ http://www.sayeaftab.blogsky.com

سلام سایه جان وشرمنده از این که دیر بهت سر میزنم
به خدا خیلی گرفتار شدم ایران نبودم و مدتهاست که نت نیامدم
امید وارم موفق باشی
بلاگت همچنان زیبا وعالی با نوشته های عالی
امیدوارم مشگلات من حل بشه وبتونم دوباره در کنار شما دوستان عزیز باشم
موفق باشی

پ چهارشنبه 26 اردیبهشت 1386 ساعت 10:09 ب.ظ http://www.sportboy.blogsky.com

واژه های من همه بی جانند!
بی روح!
بی احساس و ملال انگیز


سلام سایه عزیز
چطوری؟ کجایی؟
نمی نویسی؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 اردیبهشت 1386 ساعت 10:31 ب.ظ

خصوصی


سلامی دو باره
امیدوارم هر جا هستی حالت خوب باشه
از احوالات دوست اینترنتی خواسته باشی چیزی واسه گفتن ندارم
یه جورایی پیش خود خودم دلگیرم ازت این پر رویی رو ببخش
چرا دیگه آپ نمی کنی؟
من بسته بودم وبلاگو گفتید بنویس واسه دل خودت
نوشتم دیدی؟
دیگه حرفامم تموم شدند
بهونه ای نموند بیام نت!!؟
دوستای نت من شما بودید
لینک های تنهایی هام که به تعداد انگشت های یک دست هم نمی رسه!
نوشته های شما رو می خوندم قوت قلب بود

اما انگار بهونه ی تو هم کم رنگ شده واسه نوشتن؟

امسال با یکی از دوستام لحظه ی سال تحویل می دونی از خدا واسه خودمون چی خواستیم؟

مرگ

ترسم این بود که پوچی و پوچ گرایی اسیرم کنه اما انگار داره غرق میکنه منو

نوشتن از حرف دل پیچیدست !
شاید طاقتم کافی نبود نمیدونم ولی منم وبلاگمو که همه عشقم بود رو دارم میذارمش رو طاقچه ی خونه ی دلم

همه حرفا م توش خاطرست واسه تو نیست؟؟

اگه همزبونه خوبی نتونستم برای تنهاییت باشم که نبودم! ببخش

آهنگ وبلاگت بغض می آره قشنگه ! نی صدای دله دل سوخته هاست...

موفق باشی

پژمان

این رو اشتباها تو وب خودم past کردم!!!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 1 خرداد 1386 ساعت 10:15 ق.ظ

سلام دوست من
http://www.vnnu.com/fa?111124297
امیدوارم وقت داشته باشی یه سری به این سایت بزنی
پشیمون نمی شی

پ یکشنبه 6 خرداد 1386 ساعت 10:25 ب.ظ http://www.sportboy.blogsky.com

پشت دیوارهای قدیمی سکوت دردیست
روزهای سکوت ماندگارند

عقاب زخمی دوشنبه 7 خرداد 1386 ساعت 01:24 ق.ظ http://elone-eagle.blogfa.com

خدا حافظ همین حالا.... همین حالا که من تنهام...

venouse سه‌شنبه 8 خرداد 1386 ساعت 06:14 ب.ظ http://www.venouse.blogfa.com

اگر من فقط برای امروز زندگی کنم ، ترس از فردا فرصت آنرا نخواهد یافت که فکر مرا به خود مشغول کند . تا زمانیکه من قدرت خود را برروی فعالیتهای امروز متمرکز می کنم در ذهن من جایی برای نگرانی و اضطراب باقی نخواهد ماند . اگر من تلاش کنم که تمام لحظات امروز را با چیزهای خوبی که دیده و شنیده و انجام داده ام پربارتر نمایم خواهم توانست که در شب هنگام با رضایت خاطر و آرامش و قدردانی به روزی که گذرانده ام فکر کنم .
آیا توجه بیش از اندازه به احساسات منفی به این دلیل نیست که من برای خود احساس تأسف کنم ؟
من امروز از نخستین ساعات صبح تا آخرین لحظات شب تلاش خواهم کرد که با تمرکز به تمام مواهب طبیعی و نعمت های خداوندی و تمام چیزهای دوست داشتنی تمام لحظات خود را سرشار از شادی کنم و افکار و احساسات منفی اجازه خود نمایی ندهم .
من امروز از پیله تنهایی و تأسف خوردن برای خود بیرون می آیم و فقط برای امروز زندگی می کنم .

پژمان پنج‌شنبه 10 خرداد 1386 ساعت 09:16 ب.ظ http://sportboy

سلام
چطوری؟
نزار دیر شه واسه نوشتنت نزار اون احساسی که به نوشتن داشتی از دست بره و تو هم بری!
من اگه ننویسم بغض

کسی که نمیدونه احساسش رو چطور بیان یکشنبه 20 خرداد 1386 ساعت 02:34 ب.ظ

خواهم که ای جانان من
روی ماهت را ببینم
لب لعلت را ببوسم
تنگ در آغوشت بگیرم
وانگهت گرد ره از رخسارت بشویم
دیگرم در دنیا کاری نباشد
جز آنکه در پایت بمیرم

مسافر شهر غم چهارشنبه 23 خرداد 1386 ساعت 01:42 ب.ظ http://www.bachehayegham.blogfa.com/

سلام چطوری؟
بچه های غم آپ دیت شد

فرزانه پنج‌شنبه 24 خرداد 1386 ساعت 10:06 ق.ظ

سلام عزیزم
چطوری گلم ؟؟؟؟

شیلا پنج‌شنبه 24 خرداد 1386 ساعت 10:34 ق.ظ

زندگی ، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است ، جهانی با ماست
آسمان ، نور ، خدا ، عشق ، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور ، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی ، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من ، وزن رضایتمندی ست
زندگی ، شاید شعر پدرم بود که خواند
زندگی شاید آن لبخندی ست ، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست ، میان دو سکوت
زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما ، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم

مانی پنج‌شنبه 24 خرداد 1386 ساعت 03:28 ب.ظ http://www.asheghan-free.blogfa.com/


سلام
وبلاگ قشنگی دارید
خوشحال میشم به من هم سر بزنید
اگر با تبادل لینک موافقید بگید ؟
منتظرتم
موفق باشی
بای

تناه یکشنبه 27 خرداد 1386 ساعت 11:46 ق.ظ

تنها یکشنبه 27 خرداد 1386 ساعت 11:47 ق.ظ http://mahekhamush.blogfa.com

سلام من آپم خوشحال میشم بهم سر بزنی!

محمود چهارشنبه 30 خرداد 1386 ساعت 11:54 ق.ظ http://www.mkamali.blogfa.com

سلام.. خوبی؟ خیلی وقته سر نزدم.. الانم نتونستم کامل بخونم.. سر فرصت ایشالا میخونم و نظر میدم.. خودم بعد از خیلی ماه آپیدم

اگر تمام کلمات دنیا راهم برایت بنویسم باز هم مرا نمیفهمی...چون ندیدی چشمهایم چقدر مات شده این روزها ... به روی گریه نمیآورم که شب است ...چقدر حماقت میخواهد که آدمی نا امید شود ...

از تبار باران سه‌شنبه 5 تیر 1386 ساعت 05:23 ق.ظ http://www.batotamarzeroya.blogfa.com

منم که پرسه می زنم میان لحظه های تو
منم همان که دلخوشم به عطر خنده های تو
منم که با تو می رسم به لحظه ی یکی شدن
همان پرنده تر منم همیشه در هوای تو
فقط تویی که می رسی به داد این شکسته پر
فقط منم که مانده ام از آن همه برای تو
............................
درود و صد درود به شما که از نسل آیینه های مکرر و از تبار مهربانیهای بشکوه هستید.
با دو غزل و یک نیمایی پذیرای دوباره ی قدمهای مبارکتان هستیم تا رسیدن به نهایت دچار تا آغاز دوباره ی دلهای مبتلا تا تکرار دوستت دارمهای قشنگ.
رضا و گل سرخ همیشه بهارش

فرزانه یکشنبه 10 تیر 1386 ساعت 01:41 ب.ظ

خیلی وقته سایه تو بر سر ندارم

چشم به در دارم ازت خبر ندارم

خیلی وقته زیر رگبار محبت پای رفتن دارم

همسفر ندارم

تو برام همه کسی تو برام هم نفسی

نمی دونم که چرا تو به من نمی رسی

جای امن بودنم گرمی آغوش توست

دلی دارم نازنین که همیشه پیش توست

ایلیا شنبه 23 تیر 1386 ساعت 01:11 ب.ظ http://iliya.co.sr

سلام چرا بروز نمیکنی قشنگ...روزات برفی...

ونوس یکشنبه 31 تیر 1386 ساعت 05:41 ب.ظ http://www.venouse.blogfa.com

طلسمو باید بشکنیم ما هم بشیم مثل همه

حالا که بی وفاییه ما بی وفا تر از همه

هیچ کسی غیر از خود مابه داد ما نمی رسه

عاشقی ها رو هم دیدیم یه هوسه یه بار بسه

عاشقی تو دوره ی ما والا سر و ته نداره

چیز به این بی ارزشی چه چه و به به نداره

کویر خشک دلمون دیگه زده هزار ترک

غم دیگه بسه نازنینهر کی نموندش به درک

چاکر هر چی با مرام مخلص هر چی با وفا

در بدر و هلاک یک همدم پاک با صفا

خلاصه اینکه نازنین گذشته ها رو بی خیال

پرواز و عشقه با وفا حتی بدون پر و بال

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 4 مرداد 1386 ساعت 10:56 ب.ظ http://www.sportboy.blogsky.com

سلام گلم
خوبی؟
چیزی به سفر نمونده...
بشین خوب ببین
موفق و خوش باشی

هانیه دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 11:23 ق.ظ http://rozesefideman.blogfa.com


سلام !
برای یه جشن تولد وبلاگی دعوتین ...
دیر نکنی ها !
یه سر بزنی میبینی تولد کیه.
ممنون که میای و تنهامون نمیذاری

محمد حسین ابراهیمی پنج‌شنبه 25 مرداد 1386 ساعت 10:28 ق.ظ http://www.negaran.persianblog.ir

بعد از مدت ها با کوله باری از نگرانی به روزم.......به دنیای نگرانم سری بزن

فرزانه دوشنبه 29 مرداد 1386 ساعت 06:02 ب.ظ

سلام سایه جان

می بینی
یک تولد دیگه اومد باز
حیف که هیچوقت حس درونی وجودم رو درک نکرد
افسوس

پژمان پنج‌شنبه 1 شهریور 1386 ساعت 12:28 ب.ظ http://www.sportboy.blogsky.com

فردا خواهم رفت

با کوله باری از غم و تنهایی

و تورا امانت می سپارم به دستِ

آبی دریا

چرخش زمین

استواری شب و روز آسمان

و اگر باز گردم

تورا باز پس خواهم گرفت

از موج

خاک

باران

پژمان سه‌شنبه 6 شهریور 1386 ساعت 11:08 ب.ظ http://sportboy.blogsky.com/

زندگی شهر غم است



کو مسافرهایش؟



یک به یک خسته ز درد



شهر غم افزایش



اسبهاشان چوبی



از نفس افتاده



تشنه شهر شلوغ



در قفس افتاده.....


نیومده رفتیم
شاد باشی عزیز

عطا بچه ی غم پنج‌شنبه 8 شهریور 1386 ساعت 08:11 ب.ظ http://www.bachehayegham.blogfa.com

سلام
هنوز دارم رفتن ها را می شمارم
نه سر می زنی نه آپ می کنی!!

بیدل دوشنبه 2 مهر 1386 ساعت 05:47 ق.ظ http://skylarker.blogfa.com

سلام
خوبید ؟
یعنی در واقع نمیدونم حقیقتا شرمنده
من خیلی نتونستم سر بزنم وبلاگتون و حالا که اومدم بعد از یک سال متوجه شدم که رفتید
نظرای خیلی قشنگتونو توی آرشیو نظراتم خوندم
امیدوارم هر جا که هستی ،زیر آسمون خدا شاد و موفق و موئد و سلامت و ایرونی باشی
حقیقتا با این که زیاد نیومدم وبلاگت اما دلم یجوری شدم دیدم از تاریخ ۵ دی به اینور آپ نکردی
مواظب خودت باش سایه
امیدوارم همیشه آفتاب باشه تا تو هم باشی
التماس دعا
در آغوش خدا عزیز
( یاد ، لاو ،گل )

venouse چهارشنبه 25 مهر 1386 ساعت 02:26 ب.ظ http://www.venouse.blogfa.com

واژه ها را کنار هم خواهم گذاشت و حرفها را ، تا کلمه ای سازند ،

و کلمه ها را ،

که شاید جمله شود

و شاید معنی شود ...


دوباره واژه ها بیگانگی میکنند ،

دوباره کلمه ها بوی غریبی دارند ،

و دوباره نوشته ام پر از ابهام شده ...


چقدر سخت است هنگامی که میخواهی بنویسی ، اما قلم در دستانت خشکیده

چه سخت است وقتی که حرف داری ، اما لبانت به هم دوخته شده

و چه عذاب آور ، هنگامی که دیدگانت نیز تو را همراهی می کنند ،

و اینگونه کاغذی را نیز که برایت مانده بود تا درد دلت را برایش بی زبان و

بی قلم بگویی ،

تر کرده ...

همه چیز از من گرفته شده ،

نه ...

خود گرفتم ، ناخواسته ،

شاید هم خواسته ولی ندانسته ..

و ... اینک سکوت ...

بهترین و البته تنهاترین صدایی است که می توانم با تو بگویم ،

با تو که سکوتم را خواهی شنید ،

و البته دلی دارم پر از امید ،

که سکوتم را برایت معنی خواهد کرد ..

ای صاحب سکوتم مرا بنگر ،

کسی تو را می خواند که نه رویی برایش مانده که بگوید و نه می تواند بگوید ،

تنها سکوتی را که برایش مانده تقدیم تو می کند و می گوید :

بیا که با شمارش ثانیه ها به انتظارت نشسته ام ..

عطا بچه ی غم شنبه 28 مهر 1386 ساعت 11:29 ب.ظ http://www.bachehayegham.blogfa.com

سلام
کجایی؟
دلم دارد می میرد
فقط نفس مصنوعی ....

afshin, germany چهارشنبه 2 آبان 1386 ساعت 11:05 ب.ظ http://rooidad.persianblog.ir

[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

کاسپین یعنی پاره تن ایران
کاسپین یعنی غرور همه ایرانیان
کاسپین یعنی 2500 میلیارد دلار نفت و گاز
این یعنی بیش از 50 سال بودجه ایرانیان
هم وطن! هوشیاری و احساس مسئولیت نسبت به تمامیت ایران ، وظیفه هر ایرانی است./

,, payandeh iran ,,

[گل][گل][گل][ناراحت][ناراحت][ناراحت]

venouse سه‌شنبه 22 آبان 1386 ساعت 09:45 ق.ظ http://www.venouse.blogfa.com

چه ساده بودم من ...این روزها پر از سکوتم ، اما سکوتم پر از حرف است .حرفهایی که جز با زبان سکوت و نگاه نمیتوانم بگویم.

اگر تمام کلمات دنیا راهم برایت بنویسم باز هم مرا نمیفهمی...چون ندیدی چشمهایم چقدر مات شده این روزها ... به روی گریه نمیآورم که شب است ...چقدر حماقت میخواهد که آدمی نا امید شود ...

چه ساده بودم من ...فکر میکردم آنقدر بزرگ شده ام که گریه را از یاد برده ام ،فکر میکردم آنقدر سخت شده ام که هیچ زمین خوردنی نمیتواند مرا بشکند، فکر میکردم به هرچه حرف تلخ و نگاه نادرست و طعنه ی تاریک آنقدر عادت کرده ام که میتوانم لبخندی از سر بی قیدی بزنم و در دل بگویم "این نیز بگذرد "

mehrdar چهارشنبه 23 آبان 1386 ساعت 09:56 ب.ظ http://www.mehrdar.blogfa.com

nice

[ بدون نام ] سه‌شنبه 27 آذر 1386 ساعت 10:51 ب.ظ http://ghorbatzadeg.blogfa.com

خیلى دلم مى خواهد باور کنم که وقتى مى میرم چیزى از من مانند افکارم، احساساتم یا چیزى که بخشى از وجود من را به یاد بیاورد، به حیات خود ادامه بدهد. اما به همان اندازه اى که دلم این را مى خواهد و علیرغم سنتهاى فرهنگى قدیمى و ریشه دار که مساله زندگى پس از مرگ را در اذهان ما فرو کرده است، من بخوبى واقفم که "زندگى پس از مرگ" یک خوش خیالى و آرزوى خام است. زندگى ما باید آنقدر با عشق و احساس عجین باشد و عمیق، که خود را با این باورها که هیچ مدرکى بر وجود آنها نیست، فریب ندهیم

رضا ... ترلان چهارشنبه 5 دی 1386 ساعت 01:59 ب.ظ http://www.rezatarlan.blogsky.com

سلام سایه

دیگه یک سال شد که اینجا رو آپ نکردی ... میدونم که داری

جای دیگه مینویسی ... کاش آدرست رو به دوستان دیگه هم

بگی تا بتونن بهت سر بزنن ... هر جا هستی شاد باشی عزیز



[ بدون نام ] یکشنبه 16 دی 1386 ساعت 04:43 ق.ظ http://www.Sayeaftab.blogsky.com


salam sayejan azizedelam sayehe golam khanomi sharmandeh hastam az in ke moratab be man sar mizani .mamnon. rastesh man modatie iran nistam .onghadar dar gire karam bodam ke forsat nemishod behet sar bezanam
mesle hamishe neveshteaht harf nadare azizam.har ja ke basham barat arezoye moafaghiat mikonam.mehrabonam

Sayeh یکشنبه 16 دی 1386 ساعت 01:47 ب.ظ http://www.Sayeaftab.blogsky.com


salam khobn mersi az In ke lotf mikonid va moratab be man sar mizanid
sharmande az in ke dishod man iran nistam va khiligereftar albate oomid varam az in bebad ghibat nakonam.baz mesle hamishe blog zibast,moafag bashin

Sayeh یکشنبه 16 دی 1386 ساعت 01:52 ب.ظ http://www.Sayeaftab.blogsky.com

bazam salam sayejan pm avail barayozrkhahibod vase ghibate tolanim
in am vase inke hamishe khobo ba ehsas minevis
akh ke cheghadre entezar sakhte va bado koshandeh
6 mahe entezar mikesham karam dorost beshe beram
val hanoz mondam
in az entezare kari va madi
vali vai be entezare ehsasi va manavi ke bad bakhtane dargire hardoshon hastam
kholase harfe delamo zadi azizam eshalah heme montazerin be entezareshon payan dadeh beshe va khoshal va shad bashan
manam mesele ona
mammon az neveshtehat va az inke hamishe yade man hasti

رضا سه‌شنبه 18 دی 1386 ساعت 07:12 ق.ظ http://island1383.persianblog.ir

زندگی کوتاه تر از آن است که به خصومت بگذردو قلب ها گرامی تر از آنند که بشکنند . آنچه از روزگار بدست می آید با خنده نمی ماند و آنجه از دست برود با گریه جبران نمیشود!! فردا خورشید طلوع خواهد کرد حتی اگر ما نباشیم...یک قلب پاک از تمام معابد جهان زیباتر است .....
از خدا پرسیدم:خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟ خدا جوب داد:گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر،با اعتماد زمان حال ات را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو.ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن.زندگی شگفت انگیز است فقط اگربدانید که چطور زندگی کنید

مرضیه یکشنبه 14 بهمن 1386 ساعت 02:08 ق.ظ

سایه دلم واست تنگ شده.
یعنی دیگه هیچ وقت نمی نویسی؟
یعنی دیگه نمی شه پیدات کرد؟ هنوزم ماجرای عاطفیت درگیرت کرده؟
برام یه میل می زنی؟
i miss u

س چهارشنبه 8 اسفند 1386 ساعت 05:31 ب.ظ

من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که میبینم بد آهنگ است, بیا ره توشه برداریم , قدم در راه بی برگشت بگذاریم , ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است؟

محمود پنج‌شنبه 16 اسفند 1386 ساعت 04:14 ب.ظ http://www.mkamali.blogfa.com

محمود پنج‌شنبه 16 اسفند 1386 ساعت 04:14 ب.ظ http://www.mkamali.blogfa.com

سلام.. بعد از مدتها آپ کردم.. حتما بیا.. خوشحال میشم....
و گاهی افتادن در گرداب .. گرداب پریشانی و روزمرگی ..

و به سوگ نشستن برای خدای از دست رفته ات..

و ناگهان دوباره می آید .. از میان تمام نا امیدی ها ..! باز پیدایش می کنی!!..

و گاهی دست و پا می زنی در میان پنجه های سرد نا امیدی و گناه ..

و تقلا می کنی که آزاد شوی ولی در آخر ، تسلیم می شوی و

با چشمانی اشک آلود فقط ذره ذره جان دادن خودت را به تماشا می نشینی..

.. و خدایی که در این نزدیکیست .. لای گلهای حیاط ..دستت را می گیرد!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد